نخهای زیر را بخوانید و ادامه دهید ...
1. چاقویم را بیرون کشیدم. آن قدر تیز بود که نور خوشید را هم میبُرید
...
2.
خواستم نفس بکشم ولی نفسم بالا نیامد، سینه ام سنگین شده بود
...
3. در کافه بی کلاسها، همه چیز با هورت و خرچ خرچ خورده میشد. آنها حتی
…
4. لیوان را برداشتم و یک نفس نوشیدم. مزه فلز زنگ زدهی ده ساله میداد
...
5. کارگاه خیاطی اش را جمع کرد و... (به کرونا گره بزنید.)